تشخیص آزمایشگاهی بیماری های قارچی
تشخیص آزمایشگاهی بیماری های قارچی
تشــخیص بیماری های قارچی همانند سایر بیماری های میکروبی بر پایه مشاهدات بالینی و بررسی های آزمایشگاهی اســتوار اســت. شــکل ظاهری ضایعات قارچی تا حدودی می تواند در تشخیص بیماری كمك كننده باشد ولی امکان دارد كه در اثر درمان های ناقص چنین ضایعاتی تغییر یافته و شکل تیپیك خود را از دست داده باشند.
برای تشــخیص و تمایز بیماری های قارچی از سایر عوامل بیماریزا، تکنیك های رادیولوژی و پرتونگاری ابزار قابل اعتمادی می باشند. تست های آزمایشگاهی در تشخیص بیماری، ارزیابی تأثیر فرآیند درمانی و تعقیب روند بهبود بیماری مورد استفاده قرار میگیرند.
تشخیص آزمایشــگاهی موفق بیش از همه به جمع آوری باكفایت نمونه های بالینی و انتخاب روش تشخیصی مناسب وابسته است.
جمع آوری نمونه
جمع آوری، نگهداری و فرآوری نامناسب نمونه ها می تواند به تشــخیص های نادرست منجر شــود. علاوه بر مشخص كردن محل و زمان نمونه گیری، به دســت آوردن اطلاعات دیگر نظیر وجود بیماری زمینه ای، سابقه مسافرت، سابقه تماس با حیوان و شغل بیمار ضروری به نظر می رسد. این اطلاعات به آزمایشگاه كمك میكند تا نــوع عامل قارچی را تا حدودی پیش بینی و بر اســاس آن مناسب ترین روش های آزمایشگاهی را به كار گیرد.
به استثنای نمونه های پوست، مو و ناخن سایر نمونه های قارچی در ظروف اســتریل جمع آوری شــده و در شرایط استریل به آزمایشــگاه منتقل می شود. ظروف نمونه گیری باید به طور واضح برچســب خورده و مشخصات بیمار را به همراه داشته باشند.
گوش
تراشیدن مجرای گوش بهترین روش نمونه برداری است، هر چند كه می توان از سواب نیز استفاده نمود.
چشم
نمونه برداری زخم قرنیه به روش تراشــیدن و با استفاده از اســپاچولای پاتینی استریل صورت می گیرد. از آنجایی كه حجم نمونه اخذ شده از چشم معمولاً كم است ترجیحاً انتقال به محیط كشت و تهیه اسمیر میکروسکوپی بلافاصله در كنار بســتر بیمار انجام می گیرد.
مشــخصات مربوط به نمونه گیری بر روی پلیت ثبت شــده و به آزمایشگاه انتقال می یابد. سواب برای نمونه برداری از زخم های قرنیه مناسب نیست. در مبتلایــان بــه آندوفتالمیــت قارچی مایــع زجاجیه جمــع آوری می شــود. نمونه اخذ شــده كه توســط مایع شستشوی چشــم رقیق شــده اســت قبل از بررسی های آزمایشگاهی سانتریفوژ می گردد.
خون
در موارد مشــکوک به بیماری های قارچی عمقی، كشت خون انجام می گیرد. جداسازی موفق عوامل قارچی از كشت خون به فاكتورهایی از قبیل حجم نمونه اخذ شــده، تعداد دفعات نمونه گیری و روش فرآوری نمونه ها وابسته است.
مخمرهای كاندیدا آسانتر از قارچ های دو شکلی و كپك ها از كشت خون جدا سازی می شوند. با استفاده از محیط های كشت دی فازیك و تهویه هوایی مناسب، احتمال جداسازی ارگانیســم های قارچی افزایش می یابد.
مایع مغزی نخاعی
حدود یك میلی لیتر مایع مغزی نخاعی در لوله اســتریل جمع آوری می شــود. نمونه اخذ شــده ابتدا ســانتریفوژ و سپس مایع رویی آن جهت انجام تست های سرولوژی به كار میرود و قسمت رسوبی آن به محیط كشت انتقال می یابد. همچنین می توان از رســوب آن برای بررســی مســتقیم میکروسکوپی استفاده نمود.
ادرار
نمونه ادرار میانی به شــرط این كه توسط ترشحات واژن و یا نواحی پری آنال آلوده نشــده باشــد برای بررسی های قارچ شناســی مناسب است. آسپیراســیون بالای پوبیس در نوزادان بهترین روش جمع آوری نمونه ادرار می باشــد.
نمونه ادرار بافاصله مورد بررســی میکروســکوپی و كشت قرار می گیرد. همچنین می توان در آن به جســتجوی آنتی ژن های قارچی پرداخت. مخمرهای كاندیدا معمولاً از ادرار جدا می شود، ولی ارزش كلینیکی آن ها بستگی به شــرایط و علایم بالینی دارد. نمونه جمع آوری شده سانتریفوژ و سپس رسوب آن كشــت داده می شود. ســایر عفونت های منتشر قارچی كه با كشــت ادرار تشــخیص داده می شوند عبارت از كوكسیدیوئیدومیکوزیس و هیستوپاسموزیس می باشند.
نمونه ادرار ۲٤ســاعته فاقد ارزش تشخیصی می باشد، زیرا عناصر آلوده كننده و باكتری ها بــه تعداد فراوان درون آن رشد می كنند.
دستگاه تنفس تحتانی
نمونه خلط صبحگاهی در ظرف استریل جمع آوری و در فاصله ۲ساعت از زمان جمع آوری نمونه مورد آزمایش قرار می گیرد. خلط جمع آوری شده ۲٤ساعته برای بررسی های قارچ شناسی مناسب نمی باشد. اگر بیمار قادر به دفع خلط نباشــد از روش شستشوی برونشــی به منظور تهیه نمونه استفاده می كنند. توصیه می شود حداقل ٣نمونه خلط برای
آزمایش های میکروسکوپی و كشت گرفته شود.
شستشوی برونشی و نمونه برونکوآلوئولار لاواژ( BAL )روش های مناســبی بــرای نمونه گیری از دســتگاه تنفس تحتانی هســتند. نمونه ابتدا ســانتریفوژ شده و ســپس رسوب آن مورد آزمایش قرار می گیرد.
چرک
تا حد امکان نباید از ســواب برای جمع آوری ترشــحات زخم و درناژ آن اســتفاده كرد. نمونه گیری از عمق ضایعه صورت پذیرفته و محتویات آبسه های زیر جلدی و محتویات سینوسی با اســتفاده از سرنگ استریل آســپیره می شود. در صورت مشــاهده دانه (گرانول) در بیماری مایســتوما، جمع آوری دانه ها ضروری است.
نمونه بافتی
نمونه بافتی در سالین استریل جمع آوری می شود و نباید آن را در فرمالین قرار داد. تا حد امکان هم از مركز ضایعات و هم از حاشیه آن نمونه برداری صورت می پذیرد، برداشت كامل ضایعات كوچك جلدی، زیر جلدی و یا مخاطی اغلب امکان پذیر است.
انتقال نمونه
برخلاف نمونه های درماتوفیتی كه اغلب برای چند هفته یا حتی چندین ماه قابل نگهداری هســتند، سایر نمونه های قارچی باید هرچه سریع تر مورد بررسی قرار گیرند. تأخیر در انجام آزمایش می تواند منجر به از بین رفتن ارگانیســم های ســخت رشد، تکثیر ارگانیســم های آلوده كننده و یا تکثیر ارگانیســم مورد آزمایش و تداخل در تخمین جمعیت اولیه ارگانیسم در نمونه شود.
آزمایش مستقیم میکروسکوپی
یکی از ساده ترین و مفیدترین روش های اولیه در تشخیص بیماری های قارچی است، بررسی میکروسکوپی با روش های مختلف رنگ آمیزی و با اســتفاده از میکروســکوپ نوری، میکروســکوپ زمینه تاریك و میکروســکوپ فازكنتراست انجام می گیرد. تركیباتی نظیر كالکوفلور سفید ابزار مناسبی برای شناســایی عناصر قارچی در نمونه های خلط، پوست و
غیره با استفاده از میکروسکوپ فلورسانس می باشند. بررسی میکروسکوپی در تشــخیص بیماری های قارچی سطحی و زیرجلدی كاربرد وســیعی دارد. شناسایی عوامل قارچی در تراشــه های پوست، مو و ناخن روش قابل اعتمادی در تأیید عفونت قارچی می باشــد. بررسی مســتقیم میکروسکوپی مایعات بدن و ســایر نمونه های بافتی، تحت شرایط خاصی میتواند حضور عفونت های قارچی عمقی را به اثبات برساند.
كشت
جداسازی ارگانیسم در محیط كشت امکان شناسایی دقیق قارچ را مهیا می ســازد. معمولاً قارچ ها از نظر نیازمندی های تغذیه ای ســخت رشد نیستند و قادرند در محیط های مورد اســتفاده برای باكتری ها رشــد كنند. البته سرعت رشد در این محیط ها آهســته بوده و اسپورزایی و تولید ساختارهای افتراقی قــارچ به كندی صورت می گیــرد، به همین دلیل
اكثر آزمایشــگاه ها از چندین نوع محیط كشــت و شرایط انکوباسیون متنوع برای جداســازی عوامل قارچی استفاده می كنند. گلوكز پپتون آگار (ســابورود دكســتروز آگار) و مالت آگار از متداول ترین محیط های كشت قارچی به شمار می روند. البته ارگانیســم های سخت رشد نظیر فاز مخمری هیستوپاسما كپسولاتوم در این محیط ها رشد نکرده و نیاز
بــه محیط های غنی از قبیل محیط عصاره مغز و قلب دارد. با توجه به نوع نمونه و عناصر قارچی مورد انتظار، از محیط كشت مناسب استفاده می شود.
دمای مناســب برای رشــد اكثر قارچ های پاتوژن حدود ٣۰درجه ســانتی گراد است. نمونه های مشکوک به عفونت ســطحی در دمای ۲۵تا ٣۰درجه ســانتی گراد نگهداری می شــوند، زیرا اكثــر درماتوفیت ها در دمــای بالا قادر به رشــد نیســتند. نمونه های زیرجلدی در دو دمای ۲۵و ٣۷ درجه ســانتی گراد انکوبه می شــوند.
برخی از قارچ های بیماریزا كند رشــد هســتند و باید به مدت ۲تا ٤هفته نگهداری و از نظر رشــد میکروبی بررسی شــوند. البته بسیاری از قارچ های شایع از قبیل آسپرژیلوس فومیگاتوس و كاندیدا آلبیکنس در مدت ۱تا ٣روز رشــد می كنند. محیط های كشت در فواصل منظم (حداقل هفته ای ٣مرتبه) از نظر رشد میکروبی بررسی می شوند و در صورت نیاز به محیط دیگری انتقال می یابند. به خصوص اگر كشت در محیط های خونی باشد كه به دلیل عدم اسپورزایی برخی قارچ ها، انتقال آن به محیط های كشــت محرک اسپورزایی ضروری است.
دیدگاهتان را بنویسید